گزارش کارآموزی مراحل تهیه و تولید کارخانه صنعتی پیروزی
دسته بندي :
کارآموزی »
مدیریت
دانلود گزارش کارآموزی مراحل تهیه و تولید کارخانه صنعتی پیروزی
رشته: كارداني مديريت صنعتي
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات: 216
فهرست:
فهرست مطالب
عنوان
مقدمه
فصل اول: سيستم
سيستم
ويژگي هاي سيستم
محيط سيستم
انواع سيستم
شماي سيستم
آرايش دروني سيستم
سيستم كارخانه پيروزي
فصل دوم: طرح ريزي و مديريت كارخانه
2-1- روش كلي برنامه ريزي وجايابي كارخانه
2-2- استقرار كارخانه ها و ساختمان هاي صنعتي
2-3- طراحي ساختمان و ساخت آن
2-4- مسايل خدماتي كاركنان
2-5- طرح ريزي شرايط كاري
2-6- هزينه
2-7- انرژي
2-8- انواع فرآيندهاي توليدي
2-9- تعيين ظرفيت توليدي
2-10- تجزيه و تحليل رابطه ي فعاليت ها
2-11- شماي كارخانه ي پيروزي
فصل سوم: مواد و محصولات
3-1- موجودي
3-2-دوره (سيكل) محصول
3-3- برگشت مجدد در طراحي فرآيند توليدي
3-4- مواد و فرآيندها 3-5- طبقه بندي كردن مواد
3-5- طبقه بندي كردن مواد
فصل چهارم: خريد
4-1-خريد
4-2- انواع قيمت و حمل كالاي خريداري شده
4-3- مز ايده و مناقصه
4-4- مدير تداركات
فصل پنجم: انبار
5-1- انبار
5-2- سازمان انبار
5-3- روش هاي انبار كردن
5-4- انبار كردن محصولات
5-5- انبار تعميرات و مواد اوليه
5-6- وظايف انباردار
5-7- منابع ورود كالا به انبار
5-8- معرفي برخي فرم ها
فصل ششم: ايمني
6-1- ايمني
6-2- حوادث
6-3- ايمني برق
6-4- حريق
7-4- انواع سم
فصل هفتم: نظام هاي كاري
7-1- سيستم هاي نوبت كاري
7-2- جمعيت انساني
7-3- استراحت
7-4- كار يكنواخت
فصل هشتم: بسته بندي، بازرسي ، حمل و نقل
8-1- بسته بندي
8-2- بازرسي
8-3- اساس آناليز سيستماتيك حمل و نقل
خلاصه
فهرست منابع و مأخذ
مقدمه:
در دنياي امروز مسأله توليدات و خدمات مسأله عمدهاي است كه هيچ جامعهاي خود را بر كنار از آن نميبيند. جوامع مختلف هر كدام با مسألهي ارايهي خدمات و توليدات براي بقاي خود در گيرند و تلاش آنها بر آن است كه با توجه به شرايط و امكانات موجود، خدمات و توليدات را در حد مطلوب فراهم آورند. خدمات اداري و بانكي، خدمات رفاهي و درماني، خدمات آموزشي و فرهنگي، توليد مواد غذايي، توليد محصولات كشاورزي.... جزيي از سياههي بيانتهاي خدمات و توليدات در جوامع امروزي است. بدين ترتيب به سادگي ميتوان دريافت كه مديريت براي ارايهي اين خدمات و توليدات از ضرورتهاي هر جامعهاي به شمار ميآيد.
«مديريت عمليات» مديريت ارايه خدمات و توليدات است و هدف آن هماهنگ كردن كوششها و تلاشها و به كارگيري منابع و امكانات براي ارايه و حصول خدمات و توليدات به بهترين وجه ممكن ميباشد. كوشش در اين است كه از منابع موجود نهايت استفادهي مطلوب به عمل آيد و از اتلاف و اسراف منابع و امكانات پرهيز شود.
«مديريت عمليات» عنوان كلي است كه هم مدير توليد در يك مؤسسه توليد و هم مدير خدماتي در يك سازمان خدماتي را در بر ميگيرد، چه هر دوي اين مديران «عملياتي» را براي وصول به هدف سازمانهايشان كه ارايهي توليدات و خدمات است، انجام ميدهند و هر دو صرف نظر از نوع خدمات يا محصولشان «مدير عملياتي» ميباشند. «كوستاس اِن در ويتسيوتيس» تفاوت بين ارايه خدمات و محصول را براساس چندين نكته بيان كرده است. از جمله اينكه، ارايهي خدمات ميتواند براي برآورد نيازهاي بشر و به منظور دستيابي به مقاصد بخصوصي مثل بهداشت، محافظت و... صورت گيرد؛ لذا ارايهي آنها يا براي حفظ شرايط مناسب زندگي (تعميرات، نگهداري، بهداشت و...) است و يا براي فراهم كردن ساير نيازهاي جامعهي بشري مثل تفريحات، مساجد، حمل و نقل شهري و مانند آن ميتواند باشد.
ايشان دربارهي تفاوتهاي خدمات و محصولات به نكات زير هم اشاره كرده است:
1 ـ خدمات معمولاً بايد در ارتباط با مردم و استفادهكنندگان آنها باشد. اين خدمات به طور كلي در هنگام ارايه مورد استفاده قرار ميگيرد؛ مانند بهداشت، بيمارستانها، حمل و نقل...
2 ـ نحوهي توزيع و ارايه خدمات، داراي مشكلات و مسايل خاصي است از جمله اينكه قابل ذخيره نيستند و اگر در هنگام ارايه، استفاده نشود از بين ميروند، مانند تختهاي خالي بيمارستانها، صندليهاي خالي قطارها و...
3ـ خدمات به سختي قابل استاندارد كردن هستند، بنابراين گذاشتن معيارهاي مشخص و معين براي آنها مشكل است. مثلاً ممكن است روش خدمتدهي دو بيمارستان يا نحوه ويزيت دو پزشك كه درجهي تخصصي يكساني دارند متفاوت باشد. البته ميتوان در اين زمينه با ارايهي استانداردهاي خاص تا اندازهاي ضوابطي را اعمال كرد.
4 ـ خدمات هم مانند محصولات، با تغيير در مقدار تقاضا تغيير ميكند. اين تغييرات ميتواند فصلي، ماهانه و يا حتي ساعتي باشد.
5 ـ عامل زمان ميتواند در نحوهي ارايهي خدمات مؤثر باشد، زيرا نيازهاي بشر به بهداشت، محيط زيست، خدمات سريعتر و چيزهاي ديگر همواره در افزايش و تغيير است. به طور كلي اكثر سيستمهاي عملياتي، تركيبي از محصول و خدمات را ارايه ميكند و تحقيقات و بررسيهاي لازم را چنان پي ميگيرند كه بتوانند به همراه محصول، يك سيستم خدماتي مناسب و درخور، براي رضايت مشتري فراهم آورند.
سير تحولات مديريت:
اگرچه رشتهاي به نام مديريت در ميان ساير رشتههاي علمي، رشتههاي جديد به شمار ميآيد اما با نگاهي به تاريخ و زندگي ملل و اقوام مختلف ميتوان دريافت كه مديريت پديدهي جديدي نيست و از دوران كهن وجود داشته است. ابنيه و آثار باستاني در هر گوشهي اين جهان پهناور نشانگر كوششها و تلاشهاي هماهنگي است كه بدون وجود مديران و سرپرستان قابل و كارآزموده، احداث آنها ميسر نبوده است. قشونهاي منظم، سازمان دولتهاي بزرگ باستاني، لشگركشيها و كشورگشاييها و كشورداريها همه و همه مظاهر و نمودهاي مديريت در سطح گستردهاي در گذشته ميباشند.
مديريت علمي:
زمينهي پيدايش مديريت به عنوان رشتهاي در ميان ساير رشتههاي علمي از اواخر قرن 18 ميباشد. با نظريهي تقسیم كار آدام اسميت (Adam Smith) كه بر تخصصي شدن مشاغل تأكيد داشت، كار نظريهپردازي در مديريت آغاز شد و در اوايل قرن 20 فردريك تيلور (Fredrick Taylor) با استفاده از نظريه اسميت و ادعاي يافتن روشهاي علمي براي انجام كار، مكتب مديريت علمي را كه اولين مكتب مديريت ميباشد پايهگذاري كرد، در مديريت علمي تأكيد بر آن بود كه با استفاده از روشهاي علمي در مديريت ميتوان بازدهي اقتصادي منابع سازمان را به حداكثر ممكن افزايش داد. در اين مكتب سازمان به صورت سيستم بستهاي در نظر گرفته شده بود و انسانها با انگيزههاي مادي به كار تشويق ميشدند. بازدهي اقتصادي، توجه به شرايط فيزيكي محيط كار، تجزيه و تحليل وظايف، به كارگيري روشهاي انجام كار و ايجاد استاندارد براي انجام وظايف از خصوصيات اين مكتب مديريت است. در مديريت علمي كارآيي (Efficiency) مسأله اساسي هر سازماني است و آن را از تقسيم ستادهها به دادهها ميتوان به دست آورد. در اغلب سازمانها ستادهها به صورت خدمت يا كالاي خاصي ميباشند و دادهها غالباً عبارت از زمين، سرمايه، نيروي انساني و مواد هستند.
راندمان يا كارايي
در مديريت علمي به مسأله برنامهريزي توجه فراوان شده است و وظايف اساسي مدير برنامهريزي، سازماندهي، كنترل و نظارت عنوان گرديده است.
سه بعد مديريت علمي كارخانه كه در اغلب برنامهريزيهاي تسهيلات توليدي و به صورتهاي زير ميباشد:
1 ـ مديريت و طرحريزي تسهيلات
2 ـ مديريت و پايايي تسهيلات
3 ـ مديريت و طرحريزي عمليات
مشخص است كه هر يك از ابعاد مذكور با يكديگر تداخلهايي عميق دارند كه طرح يكي از آنها بدون ديگري مقدور نخواهد بود. به عنوان مثال در جايي كه تعادل خط توليد و بعد مديريت عمليات مطرح ميشود، طرح آن بدون در نظر گرفتن مديريت و طرحريزي تسهيلات كه شامل طراحي استقرارها، كارگاهها و سيستم حمل و نقل است امكانپذير نبوده، همچنين طرح هر يك از دو موضوع اخير بدون در نظر گرفتن يك جايابي آرماني در كارخانه (مديريت و جايابي تسهيلات) كه دسترسي به عوامل بيروني مثل خدمات، مشتري و تسهيلات ديگر را در بر ميگيرد بيفايده است و عملاً سودآوري را تحت الشعاع قرار ميدهد.
روابط انساني ـ مكتب رفتاري سازمان:
مكتب رفتاري سازمان كه بيشتر به روابط انساني شهرت دارد با تحقيقاتي آغاز شد كه پژوهشگران ضمن آن متوجه شدند كاركنان تحت آزمايش برخلاف نظرات ابراز شده در مكتب مديريت علمي تنها به شرايط فيزيكي محيط كار حساس نبوده بلكه نسبت به شرايط رواني و روحي كار نيز واكنش نشان ميدهند. كارگري كه احساس ميكند در محيط كار داراي ارزش و احترام است، نسبت به وي صميميت و محبت ابراز ميشود و براي او ارزش قائل هستند، با علاقه بيشتري كار ميكند و بازدهي بالاتري دارد. بدين ترتيب مكتب روابط انساني نظريه انسان ماشيني سازمان را كه در مديريت علمي مطرح شده بود مورد ترديد قرار داد و نيازهاي غير مادي انسان را مؤثر در كارآيي دانست.
گاهي اين شبهه پيش ميآيد كه در مديريت عمليات، موازين مديريت علمي اساس كار است و اصول مكتب روابط انساني در اين رشته از مديريت جايي ندارد، در حالي كه مديريت عمليات از مسايل انساني جدا نيست و بدون توجه به چگونگي رفتارهاي آدمي در سازمان، نميتواند نتايج سازندهاي را عايد سازمان كند. گرچه مديريت عمليات با توجه به ابعاد فني و تكنيكي مطرح شده است اما بايد در نظر داشت كه ابعاد رواني و انساني در مديريت نقش عمدهاي داشته و همواره بايد در مد نظر قرار داشته باشند.
مديريت در قالب سيستم ـ مدلسازي:
در سير تحولات مديريت، مكتب مديريت در قالب سيستم، مكتبي است كه ميكوشد تا به كمك تئوريهاي سيستمها با ديدي كلينگر، سازمان را مورد بررسي قرار دهد. در اين مكتب، سازمان، به صورت سيستمي باز كه مجموعهاي از اجزاي مرتبط به هم ميباشند در نظر گرفته شده است. مدير در اين مكتب مديريت، بايد در عملكردها و تصميمات خود به تمامي اجزاء و عوامل مؤثر در سازمان عطف توجه نموده و از جزييگرايي پرهيز كند. او بايد آگاه باشد سازمان به عنوان يك سيستم باز تحت تأثير عوامل بيروني و دروني قرار دارد و هر تغييري در يك جز بر ساير اجزاء مرتبط بدان، اثر ميگذارد. به عنوان مثال، تغيير در روش بازاريابي را نميتوان صرفاً يك تغيير داخلي در واحد بازاريابي تلقي كرد، بلكه اين تغيير در ساير واحدها مثل امور مالي، توليد، كارگزيني و آموزش هم مؤثر است و تغييراتي را در آنها ايجاب خواهد كرد.
سيستم مديريت عملياتي:
به منظور شناخت بهتر عمليات در سازمان و آگاهي از چگونگي ارتباط عوامل و اجزايي كه در شكل دادن به عمليات مؤثرند، نگرش سيستمي، شيوهي مؤثر و كارآمدي است. به مدد نگرش سيستمي مدير عملياتي قادر ميشود تا اجزاء مؤثر در عمليات را بشناسد و با ديدي كلي و مجموعهنگر مسائل توليد و ارايه خدمات را حل كند. (در بخش بعدي سيستم و شكل آن را توضيح خواهيم داد.)
مدير عملياتي بايد سيستم عمليات را شناخته و به طريقي آن را به كار گيرد كه حداكثر نتيجه از منابع و امكانات سازمان حاصل شود، مديريت عملياتي مسئوليت عمليات تغيير و تبديل دادهها و يا به عبارت سادهتر توليد كالا و تدارك خدمات را عهدهدار است. او بايد بكوشد تا واردهها را به نحو مؤثري بكار گيرد و صادرههاي مطلوب سازمان را به دست آورد. او با برنامهريزي، هدفهاي آينده را مشخص ميكند و پيشبينيهاي لازم را براي نيل به آن هدفها به عمل ميآورد. او در اين بخش از وظايف خود با برنامهريزي توليد يا خدمات، طراحي تجهيزات و ماشينآلات و برنامهريزي اجرايي عمليات سر و كار دارد.
وظيفهي ديگر مدير عملياتي سازماندهي است كه در كار ضمن آن، مدير، مسئوليتهايي در زمينهي طراحي شغل، تعيين استانداردهاي عملياتي و سنجش كار را عهدهدار است.
كنترل و نظارت به منظور اطمينان يافتن از تحقق هدفها وظيفهي مهم ديگر مدير عملياتي است. او بايد بازدهي سيستم عمليات را مورد سنجش و ارزيابي قرار دهد و ميزان تطابق آن را با آنچه پيشبيني شده در يابد. اگر بازدهي در همان سطح كميت و كيفيتي است كه برنامهريزي شده، عمليات پيش رفته و نيازي به اصلاح و تغيير نيست، اما اگر اطلاعات حاصل، نشاندهندهي تفاوتهايي بين بازدهي برنامهريزي شده و بازدهي واقعي بود ميبايد اصلاحاتي در سيستم عمليات صورت گيرد.
همچنين او بايد نقش استراتژيكي عمليات را همواره مد نظر داشته باشد. در سازمان سيستم عمليات بايد داراي نقشي استراتژيك باشد بدين معني كه فعاليتها و امور عملياتي نهايتاً تحقق هدفهاي اصلي سازمان را ميسر ميكند. بسياري از اوقات مدير عملياتي آنچنان مستغرق در عمليات فني و تكنيكي توليد و ارايه خدمات ميشود كه از هدفهاي كلي سازمان غافل ميماند. در چنين وضعيتي هدف سيستم عمليات از هدفهاي كلي سازمان جدا مانده و كمكي به حصول آنها نميكند. در حالي كه مدير عملياتي بايد هدفهاي واحد خود را در قالب هدفهاي كلي سازمان مورد توجه قرار دهد و آگاه باشد كه سيستم عمليات بايد نقشي استراتژيك در تحقق هدفهاي اصلي سازمان ايفا كند. جريان عمليات توليد يا ارايه خدمات همه به خاطر آن است كه رسيدن به هدفهاي كلي سازمان عملي شود و هر گاه هدفهاي جزيي عملياتي هدف كلي را تحت الشعاع قرار دهند عوارضي در سازمان بروز ميكند كه بقاي آن را به مخاطره ميافكند.
خلاصه:
در اين پروژه هدف آن است كه كليه مراحل تهيه و توليد در يك كارخانه (كارخانه صنعتي پيروزي) با كليه جزئيات ارائه شود و اميد است كه بتوان با در نظر گرفتن محدوديتها و امكانات اين پروژه را به نحو احسن ارايه كنم؛ با توجه به اين كه ميدانيم اين كارخانه يك كارخانهي توليدی ميباشد يعني كالاهاي مصرفي يا بادوام را با به كار گرفتن سرمايه و نيروي انساني و با استفاده از ابزارها، ماشينآلات و تجهيزات ميسازد و توليد ميكند و اين توليدات خود را به مؤسسات بازرگاني يا مستقيماً به مصرفكنندگان ميفروشد.